متن نوحه های بوشهری

آمده دوباره زینب پریشـان 
در کنار قبـر خسـرو شهیـدان

گویــد ای بـرادر جــان
بهـرت آمـــده مهمـــان

ای عزیز زهرا

کی رود ز یادم ای عزیز مادر
آن زمان که گفتی با گروه کافر

تشنــه هستــم و مهمـان
کوفیـــان بــی ایمـــان

ای عزیز زهرا

کی بودی گمانم اندر این زمانه
بی تو زنـده باشم ای دُر یگانه

شکـــوه از عـــدو دارم 
راز گفتکــــــــو دارم

ای عزیز زهرا

دخترت رقیه از فراق رویت 
جان سپرد و چون دید  عارض نکویت

همچـــو گنـــج شاهانــه 
شــد  نهـــان به ویرانــه

ای عزیز زهرا

آهنگساز: شادروان عبدااحسین خرمایی

اربعین آمد یاران زنیـد بر سر 
زینب از شام آمد با دیـده ی تر

بر قبر شاه خوبان 
گفتا با چشم گریان 
بنگـر حالم برادر

گر رود خون از دیده ام نه عجب 
مـن که بی نـور دیده آمده ام

بر قبر شاه خوبان 
گفتا با چشم گریان 
بنگـر حالم برادر

سربلنـدم که با اسـارت خویش 
افتخــار آفریـــده آمده ام

بر قبر شاه خوبان 
گفتا با چشم گریان 
بنگـر حالم برادر

تار و پـود ستـم با تیـغ سخـن 
با شهامــت دریــده آمده ام

بر قبر شاه خوبان 
گفتا با چشم گریان 
بنگـر حالم برادر

از پـیِ محـو ستـم اگر رفتـم 
با همـان عـزم و ایده آمده ام

بر قبر شاه خوبان 
گفتا با چشم گریان 
بنگـر حالم برادر

پسوندهای این نوحه متعلق به آقای محمدجواد غفورزاده (شفق) می باشد.